شاید........
صفحه نخست
پروفایل
پست الکترونیک
آرشیومطالب
عناوین مطالب
тємρ-нαηι

درباره وبلاگ



love ╬♥═╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬═♥╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬═♥╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬

پیوندهای روزانه
یاهو
حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
الوقلیون
آرشیو پیوندهای روزانه
پیوندها
عاشق تنها
نفس
عاشقانه
هرچی بخای
s+e+x
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بهترین وبلاگ دخترانه و آدرس grlenice.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آرشیو موضوعی

امکانات
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 39
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 39
بازدید ماه : 124
بازدید کل : 24406
تعداد مطالب : 88
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

کد عروسک مرلین

© 2013 - Skins by тємρ♥нαηι

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

زندگی را می شود احساس کرد
مثل دردی درون سینه یا فکری درون ذهن

آرزو را می توان در دست داشت
مثل ریشه درخت که دست در دست زمین دارد و به هوا می نگرد

لحظه ها را می توان تکرار کرد
خاطرات رفته را می توان بیدار کرد.

و هنوز امید هست
امید به پایان نا امیدی ها

امید به لحظه هایی که هنوز منتظرند
منتظرند که تو، برگردی

توبا تمام آنچه بودی
تو با تمام خاطرات قشنگت
قشنگ تر از لحظه ای که ماه به زمین می خندید و نمی دانست زمین چقدر غمگین است!!!

و من و زمین هنوز منتظریم تا شاید همان خنده ها دوباره تکرار شود
من در این شهر غریب پی چیزی میگردم که نیست!!!

و هستند چیز هایی که فکر می کنیم نیست!!
پس در این سمت افق که کسی منتظر است

یا در آن لحظه که خورشید به زمین می رسد و به او سلام میکند
سهم من از با تو بودن شاید همان گذشته ای بود که گذشت

مثل خوابی که دیگر تکرار نمی شود
یا گریه ی مردی که کودکی اش را در کوچه های خاطرات همان کودکی اش گم کرد

کجایی !!!
تو کجایی؟
من این سوال را فقط از خدا می پرسیدم
و تو تنها کسی بودی که جواب آن را می دانستی.
و من می دانستم رفتن تو اول تنهایی من است

و تنهایی، تنها همدم من در کنار سرنوشنم با من شبها قدم می زند
و می گوید از لحظه هایی که می توانست باشد و نبود
و خاطراتی که سال ها ست که بویه تازگی می دهد
طعم انتظار تلخ است این را خوب می دانی
تلخ تر از بادام های تلخی که از باغچه ی همسایه می دزدیدیم
و تلخ تر از اضطراب دویدن باغبان از پی مان
تو کجایی !!؟
به هر که رسیدم از تو پرسیدم!!!
هیچ کس تنهایی ام را جدی نگرفت
آسمان که همیشه هوا مرا داشت و زمین که همیشه هم قدمم بود هم جوابم را ندادند
حتی دیوار های اتاقم نیز دیگر جوابم را نمی دهند
می بینی من چه تنها ماندم!!!
پس کجایی !!!
شاید میان همان علفزاری که تنهایت گذاشتم بتوانم دوباره پیدا کنم بوی صدایی که هنوز در گوشم هست
شاید علفزار خبری از تو داشته باشد!!!
یا گنجشک هایی که سر دانه با هم دعوا می کردند و شنیدن صدای ما بودکه سکوت را به دانه تبدیل می کرد
شاید آنها بداند که کجایی!!
من که گشتم همه ی آنچه به او مکان می گفتند
پس کجایی !!!؟
خوابهایی که میدیدیم یادت هست؟؟؟!!!
از آنها هم سراق تو را گرفتم!به امید اینکه شاید آنها تو را دیده باشند بعد از رفتنت.
من سراق تو را از همه میگیرم هنوز به امید اینکه شاید روزی دوباره تورا پیدا کنم
تو را پیدا کنم در میان همان هایی که تو را گم کردم
وصدایت هنوز با من است
و من هنوز چشم براه آمدنت!!
بعد از تو، جوانی ام را هم گم کردم
همه آنچه مرا پیش تو محبوب می کرد
من راهی را در پیش گرفتم که بی راهه آغاز آن بود و به تو میرسیدم در آخر

ولی دیگر همان بی راه ها را هم گم کرده ام!!!
تو کجایی !!!
من به تو مدیونم تمام آنچه را که دارم
که اگر تو نبودی و در سردیه گرم ترین روزهای آخرین تابستانی که با هم بودیم
دست مرا نمی گرفتی
شاید همین خطره ها نیز فقط برایم خوابی بیش نبود
مثل مه سپیده دم که با آمدن خورشید همه او را فراموش می کنند!!!
می دانم هنوز مرا به خاطر داری
می دانم اگر گاهی به آن چه بودیم فکر کنی
می بینی هنوز شوق رسیدن را در چشمانم که همیشه چشم به راه تو بودند
تو کجایی؟؟
خسته شدم!!
از خودم از اینکه آسمان همیشه آب یست
و گاهی می پرسم آیا این است همان تقدیر زندگی!!
ولی تقدیر هم دیر عوض شده مثل همیشه نیست
او هم دیگر به زندگی مثل من نگاه نمی کند
ولی شاید اگر تقدیر عوض شود
و دوباره اگر زمین آشتی کند با فاصله ی ها ی آسمان
شاید تو را دوباره ببینم
و خاطراتی که در جاده ی فراموشی راه خود را گم کرده بودند
دوباره برگردند
پس بیا
بیا تا باهم گذر خاطره ها را دوباره تکرار کنیم
بیا کودکیمان را از گذشته بدزدیم و دوبار شروع کنیم راهی که رفتیم و گم شدیم!!!
قدم بزبیم در میان همان علفزاری که حالا خیابان شده
برویم به همان باغ همسایه که حالا خانه شده
بیا زمانه را عوض کنیم
 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده توسط لیلا  |19:5| لینک ثابت |